حرکت محتاطانۀ چین برای تقویت روابط با افغانستان
بعد از اینکه یک توافق کلی بین پاکستان و چین مبنی بر طرح یک جاده - یک کمربند حاصل شد که براساس آن، چین حدود ۶۵ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری کرد، بحثِ احداث یک جاده از قره قروم به کراچی و از کراچی به بندرِ گوادر که به جادۀ مکران مشهور است و چینیها آن را ساختهاند نیز مطرح شد. در واقع چینیها در حال ساخت یک بزرگراه از کاشغر مرکزِ ایالت سینکیانگ تا کشمیر و کراچی و از کراچی به گوادر هستند. از طرف دیگر قرار است یک خط لولۀ گاز، نفت و خط آهن، گوادر را به کاشغر متصل کند. یعنی این طرحهایی که چین در منطقه اجرا میکند، چون بسیار گسترده است و حوزههای زیادی را در برمیگیرد، پاکستان را بسیار به چین وابسته میکند.
در همان زمان که بحث یک جاده یک کمربند مطرح شد، این بحث پیش آمد که افغانستان در چارچوب پروژۀ بزرگی که مدنظر چینیها است، چه جایگاهی پیدا خواهد کرد؟ در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی بود که مذاکرات جدی بین افغانستان و چین آغاز شد و معدن مس «عینک» را که بزرگترین معدن مس در افغانستان است، در اختیارِ چین قرار دادند. به اضافه اینکه قراردادهایی برای توسعۀ نفت و گاز منطقۀ شبرغان در شمال افغانستان بین کابل و پکن امضاء شد.
در حقیقت چین با توجه به اینکه احساس میکند بر سر مسئلۀ یک جاده - یک کمربند نوعی رقابت با آمریکاییها دارد، همچنین هنوز آمریکا در افغانستان حضور نظامی دارد و ممکن است خرابکاریهایی در توسعۀ مناسبات انجام دهد، در این راستا خیلی محتاط پیش میرود. هرچند قراردادهایی بین افغانستان و چین امضاء شده، ولی پکن در عملیاتی کردن این قراردادها کمی تعلل کرده و منتظر است ببیند وضعیت آمریکا در افغانستان به کجا میانجامد. در واقع چینیها میخواهند هر زمان که وضعیتِ حضور آمریکا در افغانستان مشخص شد به صورتِ جدی وارد شوند و در این کشور سرمایهگذاری کنند، یعنی به همان شکلی که در پاکستان سرمایهگذاری انجام دادهاند.
بنابراین بحثی که به لحاظ ژئوپلیتیک وجود دارد این است که چینیها در برنامۀ خودشان نزدیک به ۵۵ کشور آسیایی، آفریقایی (در مجاورت غرب آسیا) و اروپایی را در طرح یک جاده - یک کمربند گنجاندهاند تا با سرمایهگذاریشان، توسعه در این مناطق را تقویت کنند. در مورد افغانستان نیز همانطور که اشاره شد چینیها بسیار جدی هستند و سیاستهای مشخصی دارند، اما تا زمانی که آمریکاییها در افغانستان حضور دارند به نظر میرسد که پکن همچنان محتاطانه حرکت خواهد کرد. در نهایت در خصوص اینکه چرا چین میخواهد همکاریهایش را با افغانستان به ویژه برایِ پیشبرد سرمایهگذاریهای اقتصادی به ویژه در طرح یک جاده - یک کمربند و بندر گوادر گسترش دهد، دو نکته حائزِ اهمیت است؛
نخست اینکه افغانستان منابع زیرزمینی زیادی دارد و چین به این منابع نیاز دارد؛ لذا یک سرمایهگذاری بلند مدت در این منطقه انجام خواهد داد.
مسئلۀ دوم اینکه چین و افغانستان در منطقۀ واخان ۵۶ کیلومتر مرز مشترک دارند و نگرانیِ عمدۀ پکن این است که نهضت اسلامی ترکستان شرقی که در جنگِ سوریه و عراق نیز دخالت داشتند و در کنار داعش قرار گرفته بودند، در حالِ انتقال به افغانستان هستند. این نیروها که بعضاً بخشی از سرکردههای داعش بودند، اکنون در حال ورود به مناطقی هستند که به درۀ فرغانه راه دارد که در این صورت، هم منافع امنیتی روسیه و هم منافع امنیتی چین در خطر قرار میگیرد؛ لذا یکی دیگر از دلایل نزدیکی پکن به کابل این مسئله است که به نوعی تضمینی از گروهِ طالبان بگیرد که اگر این گروه در افغانستان به قدرت رسید، اجازه ندهد نیروی نهضتِ ترکستان شرقی از خاک افغانستان به طرف ایالت سین کیانگ برود و امنیتِ ملی چین را به خطر بیندازد.
بنابراین چین در نزدیکی به افغانستان، هم محاسبات سیاسی را مدنظر دارد و هم محاسبات اقتصادی و امنیتی را.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح:
«گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :