خیانت حکام امارات و بحرین به امت اسلامی و آرمان فلسطین

۲۶ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۵:۱۸ کد : ۱۵۴۹ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۳۱۱۲
تاریخ سازش اعراب و رژیم صهیونیستی در مقاطع مختلف از مصر گرفته تا برخی گروه‌های فلسطینی، نشان می‌دهد که خروجی این عادی سازی روابط و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، همواره ایجادِ هزینه برای طرف‌های سازش کار بوده است
خیانت حکام امارات و بحرین به امت اسلامی و آرمان فلسطین

رسمی شدن روابطِ امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی با میانجی‌گری آمریکا، تداعی کنندۀ همان طرح‌های سازش است که همواره یک طرف آن آمریکا و رژیم صهیونیستی و طرف دیگر آن یکی از کشورهای عربی بوده است. روند کلی رویدادهای اخیر در منطقه به ویژه عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با امارات و بحرین، تداوم مصاف جبهۀ مقاومت سلطه ستیز با جبهۀ سلطه‌گر استکباری به محوریت آمریکا را نشان می‌دهد. هدف راهبردی این رویدادها نیز تضمین امنیت و هژمونیِ رژیم صهیونیستی و تضعیف جبهۀ مقاومت از طریق خارج کردن لبنان و حزب‌الله از زنجیرۀ طلایی مقاومت ضد صهیونیستی و یارگیری جدید از دنیای عربی و اسلامی است. ترامپ از عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی، استفادۀ ابزاری از آن در انتخابات ریاست جمهوری به منظور جلبِ آرای صهیونیست‌های حاضر در آمریکا را دنبال می‌کند.

روابط امارات با صهیونیست‌ها به صورت پنهانی سال‌ها وجود داشته، اما هدف امارات از آشکار سازی آن پیدا کردن متحدان منطقه‌ای است و تظاهر به ممانعت از الحاق کرانه باختری اغواگریِ عوام فریبانه و بهانه‌ای بیش نیست. صهیونیست‌ها در صدد ایجاد کمربند امنیتی در اطراف ایران، اجماع سازی عربی برای اجرای معامله قرن و خاتمه دادن به مسئلۀ فلسطین هستند. هدف نهایی آن‌ها نیز هویت بخشی، تثبیت موجودیت و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی است. می‌توان گفت این توافق بخشی از پروژۀ شکست خورده موسوم به معامله قرن است که حکام غیر مردمی امارات و بحرین با حماقت و بی‌غیرتی وارد آن شده‌اند. از این رو باید نام این توافق را حماقت قرن گذاشت، زیرا این توافق‌ها تجاوز آشکار به حقوق دینی، ملی، نژادی و تاریخی فلسطینی‌ها و امت اسلامی تلقی می‌شود. این توافق‌ها برای تأثیر گذاشتن بر روند مبارزاتی و مقاومت مجاهدان راه آزادی قدس شریف دنبال می‌شود و به منزلۀ خنجری است که از پشت بر پیکرۀ ملت فلسطین و گروه‌های مقاومت وارد می‌شود. واقعیت این است که اقدام حکام اماراتی و بحرینی برای عادی سازی روابط با رژیم جعلی و جنایتکار صهیونیستی نه تنها نمی‌تواند برای حکام غیر مردمی امارات و بحرین امنیت‌آور باشد، بلکه به دلیل خوش خدمتی آن‌ها به رژیم صهیونیستی تداوم جنایت صهیونیست‌ها را در پی خواهد داشت و آن‌ها با این خطای راهبردی، امارات و بحرین را در آتش صهیونیسم گرفتار می‌کنند و این اقدام خائنانۀ اماراتی‌ها و بحرینی‌ها نشان از واقعیتی دارد که وقتی حاکمانی غیر مردمی باشند و قدرت ذاتی نداشته باشند قدرت‌های سلطه گر و عاملان آن‌ها وقتی برای گفت‌و‌گو و چانه زنی با آن‌ها نمی‌گذارند و با انگشت اشارۀ خود توافق خیانت باری را به امضایشان می‌رسانند.

سناریوی محور غربی- عبری - عربی برای آینده لبنان مبتنی بر دو گزاره اصلی است: «۱) استعفای دولت؛ و ۲) فشار بر حزب الله.» گزاره اول که با توجه به اعتراض‌های خیابانی و استعفایِ شماری از وزرا، عملیاتی شد. پروسۀ فشار بر حزب الله نیز از طریق سه گزینه؛ نخست تحریک و تهییج افکار عمومی علیه حزب الله، دوم خارج کردن حزب الله از عرصۀ سیاسی لبنان و سوم خلع سلاح حزب الله در دستور کار است که با توجه به توانمندی، مقبولیت و تجربۀ حزب الله شانسی را برای موفقیت ندارد.

آمریکا همواره یک طرف طرح‌های سازش است و همواره این محرک آمریکایی بوده که کشورهای عربی را به سمت رژیم صهیونیستی سوق داده است. از سوی دیگر، راهبرد آمریکا مبتنی بر هویت بخشیدن به رژیم صهیونیستی در منطقه است؛ هویتی که مورد قبول کشورهای منطقه قرار نگرفته. اکنون آمریکا مترصد این است که این شناسایی را رسمی کند؛ یعنی رژیم صهیونیستی را به عنوان دولتی مستقل که تواناییِ اعمال حاکمیت بر قلمرو و اجرای تعهدات بین‌المللی خود را دارد، در اذهان عمومی اعراب جلوه دهد. آمریکا به دنبال استفادۀ ابزاری از این عادی سازی برای انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری به ویژه برای شخص ترامپ است. ترامپ تاکنون خدمات بسیاری به صهیونیست‌ها انجام داده است؛ از اعلام پایتختی قدس و الحاق جولان تا معامله قرن. هدف آمریکا از معامله قرن هویت بخشیدن به رژیم صهیونیستی و عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی می‌باشد.

این توافق‌‎های خیانت‌بار، حاکی از نفوذِ گستردۀ عوامل عبری بر عمق تفکرات حکام عربی، فراموشی آرمان‌های اسلامی در مدعیان حمایت از اندیشه عربی، اوج تسلیم حکام غیر مردمی در قبال هیمنۀ پوشالی آمریکا با گسترۀ بالای خود فروختگی و بی هویتی کاخ نشینان امارات و بحرین و خیانتِ آن‌ها به دنیای اسلامی است.

اماراتی‌ها و بحرینی‌ها با تن دادن به این تفاهم خیانت آمیز و ذلت بار به خوبی نشان دادند که دشمن جبهه مقاومت و امت اسلامی بودند و این خوی پنهان را ناچار علنی کردند، زیرا این حکام برای ظاهرسازی و حفظ آبرو، تاکنون موارد حداقلی را رعایت می‌کردند، اما این حرکت نشان داد حتی خط قرمزهای خود را باید زیر پاگذاشته و بی‌غیرتی پنهان خود را آشکار نمایند. آن‌ها با این توافق نامه به جنگ با این حقیقت برخاسته اند که آزادی قدس شریف با مقاومت تحقق خواهد یافت نه با سازش و ورود خیانت‌بار به چنین توافق نامه‌ها و طرح‌هایی چون معامله قرن! در هر صورت سازش ذلیلانۀ حکام اماراتی و بحرینی با رژیم جعلی و جنایتکار صهیونیستی، خیانت به ارزش‌های انسانی، مصالحِ امت اسلامی و آرمان فلسطین است. خائنان فعلی و دیگر خائنانی که قصدِ ملحق شدن به این پروژه تحمیلیِ مورد نظر ترامپ و صهیونیست‌ها را دارند باید بدانند که فلسطین پارۀ تن اسلام و مهمترین موضوع و مسئلۀ مورد توجه امت اسلامی است و هیچ چیز ارادۀ دلسوزان امت اسلامی، جریان مقاومت و فلسطینی‌ها را برای آزادی کامل سرزمین اسلامی فلسطین و قدس شریف و محو رژیم جعلی صهیونیستی و اشغالگر فلسطین متوقف نخواهند کرد و ملت‌های مسلمان دوشادوش مردمِ فلسطین تا تحقق اهداف فلسطینی‌ها این راه را ادامه خواهند داد.

در مقطع فعلی، ترامپ به دنبال آن است که آراء یهودیان افراطی آمریکا را به سمت خود جلب کند. بنابراین، ترامپ با این اقدام از یک سو مترصد جلب آرا یهودیان آمریکایی است و از سوی دیگر درصدد تثبیت جایگاه نتانیاهو در سرزمین‌های اشغالی به خاطر اعتراضات کنونی است. هرچند گزارۀ اول برای ترامپ بسیار مهمتر و با ارزش‌تر است. با قطع و یقین می‌توان گفت جهان اسلام تنها دولت‌های قبیله‌ای نیست و امت اسلامی تکلیف خود را با پیمان شکنان آرمان فلسطین و قدس شریف روشن خواهد کرد و هر معامله‌ای را با دشمنان امت اسلامی بر موضوع فلسطین به عنوان پاره تن اسلام، معامله‌ای حرام و خیانت می‌داند و خیانت حکام اماراتی و بحرینی به آرمان فلسطین حتماً به ضرر مأموران و معذوران کاخ نشین امارات و بحرین تمام خواهد شد، از طرفی همکاری با رژیم صهیونیستی که شر مطلق است، آورده‌ای جز خسارات راهبردی برای شراکت با صهیونیست‌های جنایتکار نخواهد داشت. تردیدی نیست خیانت حکام امارات، بحرین و حکام سعودی دیر یا زود دامن آن‌ها را خواهدگرفت همچنان که صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در ترغیب و تحمیل آل سعود و آل زاید برای جنایت علیه ملت مظلوم یمن آن‌ها را در باتلاق یمن گرفتار کردند.

امارات به عنوان یک کشور کوچک در منطقه، سوداهای بزرگی در سر می‌پروراند؛ سوداهایی که متکی بر پول نفت است. مداخلۀ امارات در جنگ یمن نمونۀ بارز این سوداگری است. امارات نه تنها بنابر اصل همکاری با بازیگران غربی به ایفای نقش در منطقه می‌پردازد، بلکه به دنبال رهبریِ جهان عرب و رقابت با عربستان سعودی و مصر در این زمینه است. امارات از مدت‌ها پیش با رژیم صهیونیستی دارای روابط مختلف امنیتی، سیاسی و اقتصادی بوده است. مناسباتِ مخفیانه میان امارات و رژیم جعلی صهیونیستی از ۱۵ سال قبل به صورتِ گسترده ادامه داشته است. شرکت لوجیک که مقر آن در سرزمین‌های اشغالی است، تجهیزات امنیتی برای تأمین مناطق مرزی و چاه‌های نفت و همچنین مشاوره‌های امنیتی به سران اماراتی داده است. همچنین ژنرال‌های صهیونیستی خدمات نظامی و امنیتی در ارتش و سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی به امارات ارائه کرده‌اند. در مقاطعی امارات بنابر دلایل نظامی و جنگ یمن به سمت عربستان سعودی گرایش پیدا کرد، اما اختلافات موجود میان این دو، روز به روز بیشتر شد. اماراتی‌ها به گونه‌ای گفته‌اند که در لوای یک ظاهر خیرخواهانه برای فلسطین اقدام به این رابطه کرده‌اند!!!

رژیم صهیونیستی برای بقا و حفظ موجودیت خود نیاز به دو اصلِ ایجاد جنگ‌های منطقه‌ای و هویت بخشی به خود دارد، این دو گزاره به گونه‌ای مکمل یکدیگرند؛ یعنی رژیم صهیونیستی با ایجاد جنگ‌های منطقه‌ای نوعی از ناامنی را در منطقه ایجاد می‌کند که به سوق یافتن کشورهای مختلف به سمت این رژیم منجر می‌شود. این راهبرد در کنار سناریوی ترس از ایران دو عامل مهم برای صهیونیست‌ها بوده است. اهداف رژیم صهیونیستی از عادی سازی روابط را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  1. رژیم صهیونیستی برای پیش برد اهداف خود به خصوص طرح معامله قرن، نیاز به یک اجماع عربی دارد.
  2. رژیم اشغالگر قدس به دنبال ایجاد یک حصار امنیتی در برابر ایران است. نفوذ این رژیم در کشورهای شمالی ایران همچون آذربایجان و اکنون در کشورهای حاشیۀ خلیج فارس نمونۀ بارز پیاده سازی این کمربند امنیتی است. بر اساس گزاره‌ای که صهونیست‌ها برای ایران مطرح کرده‌اند، این رژیم نیز باید در مرزهای پیرامونی ایران حضور داشته باشد تا تهدیدات امنیتی ایران افزایش پیدا کند.
  3. این عادی سازی در ابعاد داخلی برای نتانیاهو نیز دارای ابعاد تبلیغاتی است.
  4. رژیم صهیونیستی می‌خواهد که این سناریو عادی سازی روابط را به سایر کشورهای عربی هم تعمیم دهد، چنانچه ورود سران بحرین به توافق با رژیم صهیونیستی مطرح شده است.
  5. رژیم صهیونیستی مترصد است که بنابر اجماع عربی و بر اساس طرح معامله قرن، موضوع فلسطین را خاتمه دهد!

عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی تبعات زیادی در منطقه خواهد داشت، از جمله:

  1. عادی سازی روابط با کشورهای عربی در ابعاد سیاسی - امنیتی منجر به ایجاد چالش‌های بزرگ برای کشورهای منطقه خواهد شد؛ زیرا راهبردِ صهیونیست‌ها مبتنی بر آشوب افکنی و ایجاد تقابلات دوگانه امنیتی است.
  2. در ابعاد داخلی این عادی سازی منجر به افزایش شکاف میان حاکمان این کشورها با مردمشان خواهد شد؛ زیرا رژیم صهیونیستی یکی از مهمترین تهدیدات امنیتی از منظر افکار عمومی است.
  3. این عادی سازی منجر به گرایش بیشتر کشورهای عربی به سمت علنی کردن رابطه با رژیم صهیونیستی یا اعلام امضای توافق صلح با رژیم صهیونیستی و برقراری رابطه دیپلماتیک و تبادل سفیر خواهد شد.
  4. فضای امنیتی منطقه با حضور رژیم صهیونیستی، دستخوش تغییر خواهد شد.
  5. صهیونیست‌ها از این طریق درصدد ایجاد توازن منطقه‌ای هستند. آن‌ها موجودیت و بقای خود را تنها در صورتی تضمین شده می‌دانند که در سطح منطقه به یک توازن قدرت با رقبا و دشمنان برسند. صهیونیست‌ها در این راستا، با ایجاد و حمایت از گروه‌های تروریستی در منطقه، تلاش کردند تا توازن منطقه‌ای را به نفع خود تغییر دهند، اما اکنون که این گروه‌ها شکست خورده و مضمحل شده‌اند و از سویی، دشمنان منطقه‌ای آن‌ها نیز توانسته‌اند از بحران‌های امنیتی عبور کنند، آن‌ها احساس می‌کنند که توازن منطقه‌ای به ضرر آن‌ها تغییر کرده است. از این رو اعلام عادی سازی روابط با امارات و بحرین، می‌تواند نمایش ایجاد توازن توسط صهیونیست‌ها باشد.

خیانت حکام اماراتی در توافق با صهیونیست خلاصه نمی‌شود، آن‌ها که در ظلم و خیانت علیه مردم یمن با حکام سعودی همراهی کرده و بخش‌هایی از سرزمین اسلامی یمن را اشغال کرده‌اند، بر اساس برخی خبرهای مطرح شده به دنبال آن هستند تا با مشارکت رژیم صهیونیستی یک پایگاه جاسوسی و اطلاعاتی را در جزیره سقطری یمن ایجاد کنند. بر اساس این خبر؛ رژیم صهیونیستی این پایگاه را در ارتفاعات سقطری برپا می‌کند تا تحرکات نیروهای یمنی، عبور و مرور نیروی دریایی جمهوری اسلامی و تحرکات دریایی و هوایی منطقه را زیر نظر داشته باشد. حکام امارات و بحرین با ورود به توافق خائنانۀ برقراری ارتباط رسمی با رژیم صهیونیستی به حقوق دینی، ملی و تاریخی فلسطینی‌ها و امت اسلامی تجاوز کرده‌اند، زیرا همگان می‌دانند که این توافق برای کند کردن روند مبارزاتی و مقاومت مجاهدان راه آزادی قدس مورد نظر صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها است. بر این اساس باید گفت این توافق خیانت بار نفوذ گستردۀ اندیشه‌های صهیونیستی بر عمق نگرش و تفکر حکام امارات و بحرین را نشان می‌دهد و حاکی از تسلیم بی چون و چرای حاکمان امارات و بحرین در تعامل با بیگانگان و خیانت آن‌ها به جهان اسلام است و در واقع حکام امارات و بحرین نشان دادند که همواره برای اجرای سیاست‌های آمریکا بدون اراده باید ایفای نقش کنند.

آل سعود، آل زاید و دیگر آل‌های غیر مردمی بدانند فلسطین نه قابل معامله است نه منفعتی برای حکام ظالم غیر مردمی خواهد داشت، اگر چه پیرامونِ توافق‌نامۀ خیانت‌آمیز حکام امارات و بحرین با سران رژیم صهیونیستی با طراحی ترامپ گفته‌های زیادی است، اما به گزاره‌های زیر بسنده می‌شود:

  1. توافق حکام امارات و بحرین با سران رژیم صهیونیستی بخشی از طرح‌های سازش به ویژه طرح موسوم به معامله قرن است.
  2. توافق‌نامۀ حکام اماراتی و بحرینی با رژیم صهیونیستی نشان داد که امارات و بحرین همواره برای اجرای سیاست‌های آمریکا بدون اراده باید نقش آفرینی کنند.
  3. توافق‌نامۀ حکام امارات و بحرین و سران رژیم صهیونیستی تجاوز آشکار به حقوق دینی - تاریخی فلسطینی‌ها و امت اسلامی تلقی می‌شود.
  4. توافق اماراتی‌ها و بحرینی‌ها با صهیونیست‌ها برای تأثیرگذاری بر روند مبارزاتی جریان مقاومت و مجاهدان راه آزادی قدس شریف توسط آمریکایی‌ها طراحی و دنبال می‌شود.
  5. توافق حکام امارات و بحرین و سران رژیم صهیونیستی حاکی از نفوذ گستردۀ صهیونیست‌ها به عمق تفکرات حکام غیر مردمی عربی و گسترۀ بالای خودفروختگی و بی هویتی کاخ نشینان امارت است.
  6. حکام امارات و بحرین با این توافق نامه به جنگ با جریان مقاومت در مسیر آزادی قدس شریف برخاسته‌اند.
  7. اقدام اماراتی‌ها و بحرینی‌ها در ورود به توافق با رژیم صهیونیستی پیام جنگ علیه قدس و هم‌پیمانی آن‌ها با قاتلین سردار بزرگ شهید راه قدس شهید حاج قاسم سلیمانی است.
  8. توافق حکام اماراتی و بحرینی با سران رژیم جعلی صهیونیستی حاکی از فروپاشی و سقوط اخلاقی حکام امارات و بحرین است و نتیجۀ آن چیزی جز شکست و خواری آن‌ها نخواهد بود.
  9. توافق خائنانۀ حکام امارات و بحرین با سران رژیم صهیونیستی به منزلۀ افتادن کامل در دام صهیونیست‌ها است و خودکشیِ سیاسی و ملی آن‌ها تلقی می‌شود.
  10. با قطع و یقین می‌توان گفت سرنوشت این توافق خائنانه نیز مانند توافق‌های خیانت‌آمیز گذشته زباله‌دان تاریخ خواهد بود و تنها روسیاهی حکام اماراتی و بحرینی را برای آن‌ها ثبت خواهد کرد.
  11. عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی نه تنها خوی درندگی صهیونیست‌ها را تغییر نخواهد داد، بلکه ابعاد تجاوز آن‌ها به منافع امت اسلامی را افزایش خواهد داد.
  12. حضور رژیم صهیونیستی در امارات و بحرین قطعاً بر حساسیت‌های گروه‌های مقاومت خواهد افزود و احتمال تشدید فعالیت آن‌ها علیه نیروهای اشغالگر در منطقه و عاملان منطقه‌ای آن‌ها را بیشتر خواهد کرد.
  13. حکام غیر مردمی امارات و دیگر حکام غیر مردمی منطقه باید بدانند که فلسطین به عنوان پاره تن اسلام و مهمترین موضوع مورد توجه امت اسلامی نه قابل معامله است و نه در روند آزادسازی آن از چنگال صهیونیست‌ها می‌توان وفقه‌ای ایجاد کرد.
  14. این توافق نامه نه تنها برای حکام غیر مردمی امارات و بحرین امنیت‌آور نیست، بلکه به دلیل خوش‌خدمتی آن‌ها به آمریکا، آن‌ها را بیش از پیش گرفتار خشم مردم خواهد کرد.

در نهایت باید گفت که تاریخ سازش اعراب و رژیم صهیونیستی در مقاطع مختلف از مصر گرفته تا برخی گروه‌های فلسطینی، نشان می‌دهد که خروجی این عادی سازی روابط و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، همواره ایجاد هزینه برای طرف‌های سازش کار بوده است. مطمئناً این عادی سازیی در بلند مدت تبعات فراوانی برای کشورهای منطقه و مسئله فلسطین خواهد داشت. اکنون که تلاش اعراب برای توسعۀ مناسبات با صهیونیست‌ها و به رسمیت شناختن این رژیم غاصب، خلاف طرح ادعایی صلح عربی است که در آن به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی را منوط به بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ و بازگشت فلسطینیان ارجاع داده بودند. در این شرایط کشورهای عربی به گونه‌ای مستقیم و غیر مستقیم بحران‌های داخلی آمریکا و رژیم صهیونیستی را حل می‌کنند؛ زیرا اقدامات آن‌ها، عاملی برای حل مشکلات نتانیاهو در سرزمین‌های اشغالی و کمک به ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر (آبان ماه سال ۱۳۹۹) است.

در یک جمع بندی کلی می‌توان گفت توافق حکام اماراتی و بحرینی با رژیم صهیونیستی در زمینۀ عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم جعلی صهیونیستی، حاکی از اقدام خائنانۀ کاخ‌نشینان امارات علیه آرمان فلسطین و مصالح امت اسلامی است. این توافق‌نامه‌ها را می‌توان بخشی از پروژۀ کلان طرح‌های سازش چون معامله قرن دانست که حکام غیر مردمی امارات و بحرین با حماقت و بی‌غیرتی واردِ آن شده‌اند. این توافق تجاوز آشکار به حقوق دینی - تاریخی فلسطینی‌ها و امت اسلامی تلقی می‌شود. این توافق خیانت بار حاکی از نفوذ گستردۀ جریان صهیونیستی بر عمق تفکرات حکام غیر مردمی عربی است و گسترۀ بالای خود فروختگی و بی‌هویتی آنان را نشان می‌دهد. با قطع و یقین می‌توان گفت دیوار سستی که اماراتی‌ها و بحرینی‌ها بر آن تکیه کرده‌اند بر سر آن‌ها آوار شده و آن‌ها را بیش از پیش گرفتار خشم مردمی و حامیان راستین آرمان فلسطین خواهد کرد.

منبع تحلیل: دفتر مکتب و اندیشه دفاعی امنیتی دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: بحرین امارات نیروهای آمریکایی رژیم صهیونیستی


نظر شما :