ناکارآمدی و انفعال اتحادیه عرب؛ بسترساز فروپاشی آن
«سید صباح زنگنه»، کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به عدم اتخاذ موضع از سویِ اتحادیه عرب در قبال آشکارسازی روابط برخی رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی و تشریح تاریخچۀ تشکیل این اتحادیه، اظهار داشت: «اتحادیه عرب بنا به پیگیری وزیر خارجۀ انگلستان در دهۀ ۴۰ میلادی تشکیل شد و در آن زمان انگلستان و دولتهای عربی اهداف متفاوتی از تأسیس آن داشتند، اما این اتحادیه عرب بر اساس منشورش برای همبستگی و همکاری میان کشورهای عربی تأسیس شده بود و تعدادی از کشورهای مهم عربی جزء مؤسسین آن بودند.» وی افزود: «این اتحادیه گرچه طرحهای بلند پروازانهای برای ایجاد اتحاد مالی، گمرکی و همکاریهایِ دفاعی مشترک داشت و تشکیلات فرعی و سازمانهای وابستهای هم در امور فرهنگی و آموزشی ایجاد کرد اما در نهایت همۀ این اقدامات عملاً بهجایی ختم نشد، در واقع نه همکاریای دیده شده و نه در مسائل مهم همبستگیای.»
زنگنه با اشاره به جنگهایی که در ارتباط با کشورهای عربی اتفاق افتاد و همچنین آواره شدن فلسطینیها، تأکید کرد: «فهرست بلند بالایی از بحرانها به وقوع پیوست که اتحادیه عرب عملاً نتوانست گام مثبتی در رابطه با آنها بردارد. اکنون هم با اینکه در شرایطی قرار گرفتهاند که فشارها بر مردم فلسطین روز افزون شده است و حتی کمکهای سازمان ملل به آوارگان فلسطینی هم در حال قطع شدن است و هنوز این آوارهها به خانه و کاشانۀ خود برگشت داده نشدهاند، اتحادیه باز هم نتوانست کاری از پیش ببرد و فشاری بر کشورهای بزرگ جهان وارد کند تا در رفع این مشکلات بکوشند.» زنگنه ادامه داد: «در موضوع عادیسازی روابط چند رژیم عربی که هیچ درگیری و همسایگیای با فلسطین اشغالی ندارند، هم این مسئله اتفاق افتاد و اتحادیه عرب نتوانست در این زمینه هم کاری از پیش ببرد، بلکه برعکس با سکوتِ گویایِ موافقت با این اقدام برخورد کرد. حتی وقتی دولت خودگردان فلسطین بیانیهای صادر کرد اتحادیه عرب آن بیانیه را در دستور کار قرار نداد و با آن موافقت نکرد. این اقدام حقیقتاً به معنای این بود که همان فلسطینی که توسط بالفور به رژیم صهیونیستی وعده داده شده بود در حال رسیدن به مراحلِ آخر وعده است و عملیاتی میشود. به این معنا که فلسطین هم از دستور کار اتحادیه عرب خارج شده است.»
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به امتناع دولت خودگردان فلسطین از پذیرش ریاست دورهای اجلاس وزرای خارجه اتحادیه عرب، اضافه کرد: «قطر هم که نوبت بعدی ریاست را بر عهده داشت حاضر نشد جایگزین دولت خودگردان فلسطین شود و این مواضع به معنای متلاشی شدن عملی و واقعی این اتحادیه است.» وی همچنین به مواضع اتحادیه عرب در قبال بحران سوریه و لغو عضویت این کشور در این اتحادیه اشاره کرد و گفت: «به لحاظ ساختاری و محتوایی عملاً مدیریتهای بعد از دورۀ «جمال عبدالناصر» بر اتحادیه عرب، استقلال نسبی خود را از دست دادند، همان مصر پیشین هم در دورۀ فعلی مصر دنبالهرو دیگران است و از رهبری و پیشگامی خارج شده است.» زنگنه افزود: «فضای تصمیم سازی و تصمیمگیری که امروز در این اتحادیه حاکم است از سوی کشورهای صد در صد تسلیم آمریکا و در عین حال توانمند بر تأمین مالی دبیرخانه هدایت میشود و این به معنای حاکمیت دلارهای نفتی بر سرنوشت اتحادیه و اعضای آن است و در این شرایط خبری از اصول، مبانی و ارزشها نیست.»
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به افزایش انتقادات از عملکرد اتحادیه عرب و همچنین تشدید مشکلات دنیای عرب، خاطرنشان کرد: «کشورهای عرب وارد مرحلهای شدهاند که خلاصهترین عنوانی که میتوان برای آن یافت تجزیۀ تجزیهشدهها است. به نظر میرسد با تداوم وضع موجود، اتحادیه عرب به اتحادیههای کوچکتر منطقهای و آنها هم به اتحادیههای موضوعی و موردی تجزیه شوند. اعضای آنها هم به مناطق ناهمگون و ناهماهنگ تجزیه میشوند.» زنگنه تأکید کرد: «این روند نشانگر فروپاشی محتوم این اتحادیه و حتی کشورهای عضو آن است. همانطور که شاهد تجزیه برخی کشورهای عربی و تلاش برای تجزیۀ دیگر کشورها هستیم. این اقدامات برای تسلط قدرتهای فرا منطقهای بر آنها طراحی شده و گام به گام جلو برده میشود. اتحادیه عرب در حال حاضر به عنوان تشکیلاتی بیثمر با دبیرخانهای که عملاً هیچ قدرتی و شنوندهای نخواهند داشت به حضور خود ادامه میدهد.»
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :