گسترش ابعاد جنایات عربستان و امارات در یمن
تقریباً پنج سال و نیم پیش (فروردین ماه سال ۱۳۹۴) بود که مقامات عربستان و امارات بعد از شکستهای فضاحتباری که در صحنۀ سیاسی یمن متحمل شدند و نتوانستند شرایط سیاسی داخل این کشور را به نفع خود تغییر دهند، به راهحل نظامی متوسل شده و یورش نظامی گستردهای را از هوا، زمین و دریا به کشور یمن آغاز کردند. توسل مقامات ریاض و ابوظبی به راهحل نظامی از یک طرف در چارچوب تلاشهای مربوط به جلوگیری از کشیده شدن جریان بیداری اسلامی به یمن و از سوی دیگر کوششی جهت جلوگیری از برپایی یک دمکراسی مردمی در این کشور همسایۀ جنوبیشان بود. لذا این جنگ علیه یمن با دیگر جنگهای منطقۀ غرب آسیا کاملاً متفاوت بود؛ چرا که طرف یمنی نه تنها عزمی برای جنگ با عربستان نداشت بلکه به دلیل تحولات سرچشمه گرفته از جریان بیداری اسلامی فاقد هرگونه آمادگی نظامی برای مقابله با نیروهای متجاوز به رهبری عربستان بود. در واقع همین مسئله سبب شد تا ابعاد انسانی این جنگ و پیامدهای بسیار منفی آن علیه مردم یمن، پررنگتر از دیگر جنگهای معاصر باشد؛ زیرا این تهاجم نظامی، حمله به مناطق نظامی و نظامیان یمن را نشانه نگرفته بود بلکه کوشش متجاوزین آن بود که از طریق واردکردن انواع فشارهای نظامی به مردم یمن، آنها را از دمکراسی خواهی و حرکتهای ضد سلطهطلبی بازدارند؛ به عبارت دیگر جنگ یمن، جنگ نظامیان تحت فرمان دیکتاتورهای مرتجع منطقه علیه مردمی بود که از یک طرف علیه رژیم دیکتاتوری یمن به پا خاسته بودند و از سوی دیگر با هرگونه مداخلۀ عربستان و دیگر دست نشاندگان غرب در کشورشان مخالف بودند.
در کارنامۀ جنگی عربستان و امارات سه جرم بزرگ بینالمللی که هرکدام از آنها، جرائمی بسیار ضد انسانی است ثبت شده است؛ نخست جنایت علیه بشریت، دوم پاکسازی قومی و سوم نسلکشی که هرکدام از این موارد بخشی از ابعاد جنایات عربستان را در جنگ علیه یمن منعکس میکند. ریاض و ابوظبی در این جنگ تحمیلی که پنج سال و نیم از آن میگذرد بیشتر مناطق مسکونی و شهرهای یمن را مورد حمله قرار دادند. در این حملات جنایتکارانه صدها بیمارستان، مسجد و هزاران مدرسه و مرکز آموزشی و بسیاری دیگر از مؤسسات مردمی تخریب و منهدم شد. به طوری که به گفتۀ ناظرین این حجم از تخریب در هیچکدام از جنگهای معاصر سابقه نداشته است. این در حالی بود که عربستان و امارات به کمک و پشتیبانی ارتشهای غربی، شدیدترین محاصرهها را در این سالها علیه یمن اعمال کردند و دامنه تحریمها را تا آنجا افزایش دادند که مردم یمن با شدیدترین قحطیها و کمبودها در عرصۀ مواد دارویی و غذایی مواجه شدند. دامنۀ اینگونه جنایات به اندازهای گسترده بود که سرانجام سازمان ملل متحد بهرغم اعمال فشارهای کشورهای غربی ناگزیر شد تا از بخشی از ابعاد فاجعه انسانی در یمن پرده بردارد و به جنایاتی که از این لحاظ علیه مردم یمن صورت گرفته است اشاره کنند. در واقع عبارت جنایت علیه بشریت به عنوان یکی از جرائم مهم عربستان و امارات در یمن یک عنوان تبلیغاتی و مبتنی بر تبلیغاتی جنگی نبوده و نیست بلکه از واقعیتهای بسیار تلخی خبر میدهد که ریاض در جنگ تحمیلی خود علیه مردم یمن مرتکب شده است. افزون بر این باید به موضوع مجروحان جنگی و جریان درمان آنها اشاره کرد که عربستان و امارات هیچگاه اجازه ندادند تا زمینه برای درمان دهها هزار مجروح که بخش بزرگی از آنها کودکان و زنان یمنی بودند فراهم شود. حتی صلیب سرخ بینالمللی اجازۀ حضور در یمن و کمک به خیل آسیبدیدگان را نداشت. البته آنچه از ناحیه عربستان و امارات به صورت این جنایات بزرگ و این جرائم بینالمللی علیه مردم یمن اعمال شد را باید در چارچوب سیاستهای استعماری و صهیونیستی قلمداد کرد که کوشیدهاند تا با شعلهور کردن جنگ یمن مقاصد خود را از طریق این جنگ که جنگی نیابتی یا وکالتی است تحقق بخشند. عربستان و امارات در این عرصه به صورت ژاندارمهایی در خدمت غرب و رژیم صهیونیستی عمل کرده و خواستار آن بودند تا مقاصد راهبردی آنها را در دریای سرخ و تنگه بسیار راهبردی بابالمندب تحقق بخشند. حال آنکه اینک بیش از هر زمان دیگری آشکار است که نه تنها رژیمهای این دو کشور عربی از تهاجم نظامی گسترده به یمن دستاوردی نداشتهاند بلکه با حیرت و شگفتی مواجه با کشور جنگزدهای هستند که در حال حاضر با توسل به توانمندیهای موشکی و پهپادی، مجموعه توانمندیهای نظامی عربستان و امارات را به چالش کشیده و بهرغم تحمل دهها هزار قربانی و صدها هزار مجروح، بینظیرترین موفقیتها را در دفاع از مردم یمن و آب و خاک این کشور به نمایش گذاشته است، اما با همۀ این احوال، جبران جنایتهایی که ائتلاف سعودی در یمن مواجه شدهاند به سالها زمان نیاز دارد و بایستی مسئولیت عواقب آن را بپذیرند.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :