نقش فریبکارانۀ عربستان در توطئۀ عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی

۱۸ آبان ۱۳۹۹ | ۰۸:۲۶ کد : ۱۹۰۰ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۱۹۰۹
یک استاد دانشگاه با بیان اینکه عربستان سعودی مدعی است موفق شده امتیازاتی برای فلسطینی‌ها بگیرد، اما این امتیاز‌ها شاید در عمل هیچ‌گاه محقق نشوند، گفت: «قطعاً عادی‌سازی روابط رژیم‌های عربی با رژیم صهیونیستی منجر به صلح ثبات دائمی نخواهد شد، چراکه فلسطین صرفاً بدل به یک زمین امتیازگیری برای دیگر بازیگران شده و مسئلۀ آنان نادیده انگاشته شده است.»
نقش فریبکارانۀ عربستان در توطئۀ عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی

دکتر «حسین ابراهیم‌نیا»، کارشناس مسائل غرب آسیا و شمال آفریقا با اشاره به اظهارات وزیر امور خارجه عربستان سعودی در رابطه با اینکه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی درنهایت رخ خواهد داد، خاطرنشان کرد: «جهان بین‌الملل امروز در نقطه‌ای ایستاده که معانی گذشتۀ روابط میان بازیگران اعم از دولتی و غیردولتی در حال دگرگونی است؛ معمای امنیت که همواره در منطقۀ غرب آسیا میان بازیگران آن جریان داشت به لحاظ ماهیت در حال تغییر است و از نزاع عربی و عبری در حال تبدیل‌شدن به منازعه‌های دیگری است که ازجملۀ آن‌ها می‌توان به نزاع عربی - ترکی و عربی - ایرانی و … اشاره کرد.

وی با بیان اینکه پیچیدگی‌های شکل‌گرفته، خصوصاً از سال ۲۰۱۱ به این سمت، سبب شده که رفتار دولت‌ها دچار تغییر شود و ماهیت چند مرکزی به خود بگیرد، سه عامل مرتبط به یکدیگر را سبب ایجاد ارتباطات سیاسی و امنیتی میان عربستان و رژیم صهیونیستی و شتاب گرفتن آن در یک سال گذشته دانست و در تشریح این عوامل توضیح داد: «نخست؛ مسئلۀ ایران است که تمرکز بر مسئلۀ برجام سبب شده نه تنها سطح تنش‌ها کاهش نیابد بلکه هر روز بر دامنۀ آن نیز افزوده شود.» این کارشناس مسائل غرب آسیا و شمال آفریقا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال پیروزی نامزد حزب دموکرات را عامل دیگر نزدیکی عربستان و رژیم صهیونیستی عنوان کرد و گفت: «عربستان و رژیم صهیونیستی هر دو بر این گمانه هستند که با قدرت گیری حزب دموکرات، مجدداً مانند دورۀ ریاست جمهوری اوباما، غرب آسیا از اولویت دستگاه دیپلماسی آن کشور خارج خواهد شد، بنابراین تلاش دارند تا قبل از خروج جمهوری خواهان از کاخ سفید سطح روابط خود را ارتقا دهند تا در مقابل مسائل آینده به نوعی به ائتلاف برسند.

دکتر ابراهیم نیا ادامه داد: «مسئلۀ سوم، موضوع نوعثمانی گرایی اردوغان در ترکیه است که روندی پرشتاب خصوصاً در حوزۀ مدیترانه به خود گرفته است، موضوعی که خوشایند عربستان سعودی خصوصاً با طرح‌های توسعه آینده‌نگرانه‌اش نیست و سبب شده در این زمینه به رژیم صهیونیستی نزدیک شود.» وی اضافه کرد: «تکثر متغیرها بدل به زمینه‌ای شده که فرایندهای سیاسی در فراسوی مرزهای جغرافیایی در هم تنیده شوند و ماهیت چند کارکردی آن بر تصمیمات بازیگران در حوزۀ سیاست خارجی اثرگذار شود و از آنجایی که در سیاست خارجی گفتمان نخست حفظ منافع ملی است و عربستان سعودی آینده خود را در ارتقای ارتباطات فرامرزی و نقش‌آفرینی شبکه‌ای نامتمرکز با ویژگی الگوهای داوطلبانه، متقابل مبادله و ماهیت متنوع و پیچیده ارتباطات در سطح جهانی تعریف کرده است؛ بنابراین ضرورت امروز خود می‌بیند که سطح ارتباطات خود را با رژیم صهیونیستی از حالت انفعال خارج کند و به سطح فعال تا مرز ائتلاف در آینده ارتقا دهد.»

این استاد دانشگاه در خصوص ایده‌های احتمالی عربستان در این رابطه، گفت: «این کشور در پنج سال گذشته تلاش داشته چهره جدیدی از خود به نمایش بگذارد؛ بنابراین با مطرح کردن پروژه‌های آینده نگرانه مانند طرح‌های توسعۀ ده‌گانه، طرح نئوم، طرح ۲۰۳۰ و طرح هاب کشاورزی منطقه به نام اُآکسیس (تبدیل زمین‌های بیابانی به کشاورزی هیدروپونیک) و … به دنبال فرصت‌های دیگری برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های خود است.» دکتر ابراهیم نیا تأکید کرد: «در حقیقت عربستان سعودی برای تحقق ایده‌های خود نیازمند ارتقا سطح تعاملات منطقه‌ای خود خصوصاً در مقابله با محورهای ایرانی و ترکی به عنوان رقیب است؛ بنابراین عربستان در حال گذار، اکنون برای کانون قدرت خود در حوزۀ سیاست خارجی حالتی چندوجهی تعریف کرده است تا با شکل‌دهی به هر یک از اضلاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی به اهداف آینده نگرانۀ خود برسد.»

وی ادامه داد: «عربستان تلاش دارد مهم‌ترین ایدۀ خود در این راستا را عملیاتی کند و هر یک از ضلع‌ها را تا جای ممکن از اسلام‌گرایی دور کرده و مرکزیت و اولویت را ورای مسائل دنیای اسلام تعریف کند؛ گرچه در مسیر پیاده‌سازی ایده‌ها، این کشور بسیار محافظه‌کارانه گام بر‌می‌دارد که این نکته خاصیت ذاتی دستگاه دیپلماسی این کشور از ابتدا بوده است.»

این تحلیلگر مسائل غرب آسیا و شمال آفریقا در خصوص تبعات این اقدام عربستان اظهار داشت: «بی‌شک مسیر عادی‌سازی و توافق با رژیم صهیونیستی برای این کشور ساده نخواهد بود چراکه مرکز ثقل ذاتی و دینی جهان اسلام بودن آن را در معرض حملات افراط‌گرایانه از سوی جریان‌های سنی افراطی در سراسر جهان و همچنین گروه‌های شیعی، قرار می‌دهد. اما فارغ از این حملات در کوتاه مدت، در بلند مدت نیز جهان اسلام را تقسیم به سه جبهه می‌کند.» دکتر ابراهیم نیا توضیح داد: «جبهۀ اول موافق با اقدام عربستان سعودی، که شامل کشورهای توافق کننده با رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منفعل جهان اسلام خواهد شد؛ جبهه دوم به رهبری ترکیه اردوغانی که فاقد انسجام کافی برای مقابله با عربستان خواهد بود و جبهه سوم ایران به عنوان کانون ذاتی اسلام شیعی و تنها جبهۀ مخالف و منسجم در این مسیر خواهد بود.»

این استاد دانشگاه ادامه داد: «بنابراین قطعاً تقسیم جهان اسلام به سه جبهه، نه تنها در آینده بر عربستان و منطقه تأثیر منفی خواهد گذاشت؛ بلکه شرایط پیچیده‌ای در منطقه ایجاد خواهد کرد که بر ابهام‌های ذاتی محیط غرب آسیا می‌افزاید، سطح رقابت‌های قهرآمیز و اشکال آن تغییر کرده و برخی از موضوعات میان این سه جبهه جنبه و اهمیت حیاتی و ایدئولوژیک می‌یابد و بازی با حاصل جمع صفر افزایش می‌یابد.» وی همچنین با اشاره به اظهارات مقامات عربستان در رابطه با لزوم تحقق صلح و ثبات دائمی در قضیه فلسطین و کمک به آن از طریق برقراری روابط با رژیم صهیونیستی، گفت: «سعودی‌ها گرچه در سیاست خارجی و مسئله فلسطین بسیار محتاطانه عمل می‌کنند و همواره این استدلال را دارند که توافق با رژیم صهیونیستی سبب خواهد شد که مسئله به سمت صلح و ثبات حرکت کند؛ چراکه بر این اعتقادند که از دیدگاه صهیونیست‌ها برقراری رابطه با عربستان سعودی یعنی عادی شدن روابطشان با جهان اسلام و منطقه خواهد بود.»

دکتر ابراهیم نیا افزود: «سعودی‌ها خود را در موضع بالا می‌بینند که در این خصوص رژیم صهیونیستی باید به آن‌ها نیز امتیاز مدنظر در خصوص موضوع فلسطین را بدهد؛ بر همین اساس سعودی‌ها خواستار آن شده‌اند که رژیم صهیونیستی با انتخاب آزادانۀ رهبر جدیدی برای فلسطین مشکلی نداشته باشد تا قادر به اتخاذ تصمیمات سرنوشت سازی باشد.» وی بابیان اینکه آن‌ها به این شکل تلاش دارند به مسیر سعودی - صهیونیستی مشروعیت دهند، اضافه کرد: «پایۀ استدلالی‌شان این است که همان‌طور که رهبری عرفات، به موافقتنامه «اسلو» شروعیت بخشید و روند مذاکره، به تشکیل یک دولت خودگردان برای فلسطین، در کرانه باختری و غزه منتهی شد. آن‌ها می‌خواهند با این مسیر به این شکل از توافق مشروعیت بخشند؛ در حقیقت سعودی‌های فارغ از حل مسئله فلسطین، به دنبال منافع ملی خود بوده و صرفاً از موضوع به این جهت بهره می‌برند که نشان دهند این اقدام نشانۀ ضعف آن‌ها نبوده بلکه بیانگر قدرتشان است.»

دکتر ابراهیم نیا گفت: «آن‌ها مدعی‌اند موفق شده‌اند امتیازاتی برای فلسطینی‌ها بگیرند، امتیاز‌هایی که در عمل شاید هیچ‌گاه عملی نشود. لذا قطعاً این مسئله منجر به صلح ثبات دائمی نخواهد شد، چراکه فلسطینی‌ها که بحث اصلی بر روی آن‌ها هست صرفاً بدل به یک زمین امتیاز گیری برای دیگر بازیگران شده‌اند و مسئله آنان در این میان نادیده انگاشته شده است.»

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: عربستان آمریکا رژیم صهیونیستی


نظر شما :