پیامدهای بینالمللی کاهش تولید نفت شیل آمریکا
هرچند که در ماه فوریه سال ۲۰۲۰، ایالات متحده، به تولیدی بالاتر از ۱۳ میلیون بشکه رسیده بود، اما شیوع ویروس کووید -۱۹ و تبعات آن برای کاهش تقاضای نفت سبب شد تا این مسیر صعودی به مسیری نزولی تبدیل شود. در حالی که طبق پیشبینیها انتظار میرفت تا سال ۲۰۲۵، تولید نفت شیل آمریکا بیش از ۴۰ درصد رشد کند و به ۱۷ میلیون بشکه در روز برسد. گذشته از دلایل این افتِ تولید، تأمل در پیامدهای بینالمللی آن، به خصوص برای اوپک پلاس و آیندۀ بازار نفت، از اهمیت بالایی برخوردار است. پس از اعلام خروج ایالات متحده از برجام توسط «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور تروریست آمریکا به تدریج آمریکا تلاش کرد تا در بازار جهانی نفت خود را جایگزین نفت ایران و البته ونزوئلا کند. تنشهای بالا در مناطق نفتی باعث میشد تا قیمت نفت به میزان زیادی افت نکند و تولید نفت شیل همچنان به صرفه باشد. از این روی، آمریکا به تدریج جایگاه ایران در بازار سوآپ و فروش نفت به چین را در اختیار گرفت. حتی ترامپ با تهدید به وضع تعرفه گمرکی، عربستان را تحت فشار گذاشت تا با روسیه برای کاهش تولید نفت به توافق برسد و قیمت نفت دچار افت بیشتر نشود. قیمت بالای نفت دو مزیت برای آمریکا داشت؛ فشار بیشتر به چین و هند در کنار حفظ صرفۀ اقتصادی تولید نفت شیل.
اما بحران همهگیری کرونا، این شرایط را دگرگون کرد و کاهش تولید نفت شیل در آمریکا باعث شده است تا حتی امکان فروش تملک خارجی دارایی آنها نیز مطرح شود. امکان تلاش چین برای خرید داراییها و شرکتهای تولیدکننده نفت شیل در ایالات متحده، از جمله پیامدهای احتمالی مهم کاهش تولید نفت شیل شرکتهای آمریکایی میتواند باشد. از یک سو، بازیابی اقتصادی چین پس از همهگیری ویروس کووید -۱۹ زودتر از کشورهای دیگر آغاز شده است و از سوی دیگر چین برای پیشبرد توسعۀ اقتصادی و حفظ رشد اقتصادی خود در مسیر حفظ و تقویت قدرت انحصاری خود، به نفت نیاز راهبردی دارد. در شرایط انتقال قدرت به رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده که انتظار میرود، رویکردی متفاوت از ترامپ در جنگ تجاری و روابط بینالمللی داشته باشد، فرصتی مناسب در اختیار چین قرار گرفته است. هرچقدر که قیمت جهانی نفت، کمتر شود ارزش میدانهای نفتی در قبال جریان روزانۀ تولید آنها را به میزان زیادی کاهش میدهد و چنانچه قیمت نفت با توجه به قرار گرفتن در آستانۀ زمستان، بالاتر نرود آنگاه این امکان برای چین به فرصتی طلایی تبدیل خواهد شد. این شطرنج نفتی با احتساب تحولات احتمالی در روابط خارجی ایالات متحده پساترامپ، پیچیدهتر نیز میشود. به نظر میرسد که رویکرد بایدن در زمینۀ انرژی به رویکرد اوباما نزدیکتر باشد و به سمت انرژیهای نوین، گرایش بیشتری نشان دهد. بازگشت ایالات متحده به توافق پاریس میتواند نشانهای از عزم بایدن در این زمینه به شمار رود؛ اما پیامد مستقیم این کاهش تولید برای کشورهای اوپک پلاس و به خصوص ایران خواهد بود. اگر رویکرد بینالمللی بایدن، بازگشت به برجام باشد آنگاه چشمانداز عرضۀ بازار نفت به سمت انتظار برای بازگشت ایران و حتی ونزوئلا به بازار نفت تغییر خواهد کرد. در این صورت، انتظار میرود که قیمت نفت با افت مواجه شود و صرفه اقتصادی تولید نفت شیل آمریکا از بین برود. عقب نشینی بنسلمان از نزدیکی بیشتر به رژیم صهیونیستی نشان داد که انتظار تغییرات چشمگیر در روابط خارجی آمریکای پساترامپ را دارد و منتظر انتقال قدرت به بایدن است تا رویکردهای خود را در پیش بگیرد. این تغییرات احتمالی به معنای فرصت بیشتر ایران برای باز پسگیری سهمیه خود در اوپک، بعد از لغو تحریمهای اعمالی ترامپ توسط بایدن خواهد بود. با این وجود، عامل دیگری که باید به در این شطرنج در نظر گرفت، بازی روسیه در فرصت جدید است که میتواند روند بازگشت ایران به بازار جهانی نفت را نیز کُند کند. گذشته از این، سرعت و کیفیت توزیع واکسن کرونا و دسترسی جهانی به واکسنهای مورد تأیید سازمان جهانی بهداشت نیز عامل تعیینکننده دیگری به شمار میرود، چون زمان احتمالی بازگشت کشورها به شرایط عادی و افزایش تقاضا برای نفت خام در پی آن، افزایش قیمت نفت و صرفه دوباره تولید نفت شیل را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین، در این شطرنج پیچیده، فواصل زمانی تغییر رویکرد بینالمللی ایالات متحده و بازگشت به شرایط عادی پساکرونا، در تحقق پیامدهای احتمالی بینالمللی کاهش تولید نفت شیل آمریکا، تعیینکننده خواهد بود.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :