هدف قرار دادن رهبران مقاومت هدف مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی است
«سیدحسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله لبنان شامگاه یکشنبه (۷ دی ۱۳۹۹) در سخنرانی به مناسبت سالروز شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و روزهای پایانی سال ۲۰۲۰، آغاز سال نو میلادی را به مردم لبنان و منطقه تبریک گفت و تأکید کرد که سفر وزیر جنگ آمریکا به منطقه احتمالاً پیامی از سوی رئیسجمهور آینده آمریکا برای رژیم صهیونیستی است.
وی در ادامۀ تأکید کرد که رسانههای دشمن به دنبال ایجاد جنگ روانی در منطقه هستند. وی تأکید کرد که برخی اطلاعات وجود دارد مبنی بر اینکه یک زیر دریایی رژیم صهیونیستی وارد منطقه شده است که البته این اطلاعات هنوز تأیید نشده، ما این اطلاعات را رد یا تأیید نمیکنیم. اما اگر این اطلاعات درست باشد میتواند یک گام بزرگ در منطقه باشد. دبیرکل حزبالله لبنان با اشاره به تهدیدهایی که مبنی بر ترور وی صورت گرفته باشد، اظهار داشت: «این تلاشها طبیعی است و من از مدتها پیش در این فضا زندگی کردهام. آمریکاییها در روزهای قبل از برپایی انتخابات نیاز به برگ برندههایی برای خود داشتند و تصور میکردند که با تهدید من میتوانند برگ برندهای در این انتخابات برای خود دست و پا کنند. این راهبرد به حضور یا عدم حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید ارتباطی ندارد و این راهبرد دائمی آمریکاییها و هدف صهیونیستها است.» وی تأکید کرد که تنها خودش هدف این حملات تروریستی قرار ندارد و برخی فرماندهان و رهبران مقاومت نیز هدف قرار دارند.
سیدحسن نصرالله افزود: «عربستان سعودی نیز از مدتها پیش به ترور من فکر میکرد و اطلاعات دقیقی وجود دارد که سعودیها دست کم از دوره جنگ یمن تلاش گستردهای را برای ترور من در پیش گرفتهاند. «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی در سفری که به آمریکا داشت طرحی مبنی بر ترور تعدادی از رهبران مقاومت را مطرح کرده بود. البته آمریکاییها این مأموریت را به روی دوش صهیونیستها انداختند و سعودیها نیز اعلام کردند که در صورتی که صهیونیستها بتوانند سیدحسن نصرالله را ترور کنند تمام هزینههای جنگهای آنها را خواهند پرداخت.» دبیرکل حزب الله لبنان تأکید کرد که این اطلاعات از چندین کشور به دست ما میرسید. به نظر میرسد که سعودیها رفتار عاقلانهای در منطقه ندارند همین جنگ یمن نشان دهنده این رفتار غیرعاقلانه است. آنها در کدام آرمان، عقلانیت را دنبال میکنند؟ آنها نهایت قرار بود جنگ یمن را ۱۰۰ روزه به پایان برسانند. سعودیها با تمامی جنبههای مقاومت در طول محور مقاومت مشکل دارند. آنها با جنایتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی شریک هستند و همه این را میدانند که افکار داعشی و افکار افراطی و وهابی از سوی آنها تغذیه میشود. آنها هنوز هم در دادگاه محاکمه میشوند، هزاران نفر از سعودیها در عراق عملیات انتحاری انجام دادند و مردم بیگناه را به خاک و خون کشیدند. آنها مساجد و حسینیهها و کلیساها و بازارها را از روی کینه و نفرتی که داشتند هدف حملات تروریستی خود قرار دادند.
سیدحسن نصرالله خاطرنشان کرد که سعودیها تصور میکنند با پول خود میتوانند تمامی جنایتهای خود را دنبال کنند. آنها تصور میکنند که میتوانند با پول خود و بازسازی مناطق تخریب شده و پرداخت برخی غرامتها به مردم، اقدامات تروریستی خود را جبران کنند. سیدحسن نصرالله جنایت ترور سردار سلیمانی را یک طرح سه گانه آمریکایی و صهیونیستی و سعودی دانست و تأکید کرد که این عملیات با تحریک صهیونیستها و سعودیها انجام شد. اما با این وجود تنها کسی که میتوانست مسئولیت این جنایت را بر دوش بگیرد خود ترامپ بود. وی تأکید کرد که این ترور یک ترور واضح و آشکار بود که شبانه انجام شد و کسانی که در این عملیات شرکت کردند و پهپادهایی که در آنجا بودند خیلی با ترورهای دیگر از جمله ترور حاج «عماد مغنیه» یا ترور شهید «محسن فخریزاده» متفاوت است. آنها با بالگردهای آپاچی این عملیات را انجام دادند و خود ترامپ چندین بار در تبلیغات انتخاباتی خود به شهادت رساندن سردار سلیمانی اذعان کرد.
دبیرکل حزبالله لبنان در خصوص شناخت خود از سردار سلیمانی تأکید کرد که در خصوص صحبت در زمینۀ شخصیت سردار سلیمانی یک برنامۀ کافی نیست و برای این موضوع باید چندین برنامه اختصاص داده شود. حاج قاسم بر اساس شناختی که من داشتم ویژگیهای منحصر به فردی داشت. معمولاً افرادی در سطح ایشان پروتکلها و شیوه نامههای بخش خصوصی را دنبال میکردند. ایشان مسئولیت مهمی را به دوش داشت؛ اما کسانی که با ایشان در تعامل بودند تصور میکردند که با یک برادر رفتار میکنند که انگار سالها است او را میشناسند. طبع و شخصیت ایشان متواضع و ساده بود و او حاضر بود برای دیگران جانفشانی کند. این اصول و آرمانها واقعیت درونی حاج قاسم را تشکیل میداد. وی به سابقۀ طولانی شهید سلیمانی در جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام ضد ایران اشاره کرد و گفت: «کسانی که معمولاً در چنین جنگهایی حضور دارند و تعداد زیادی از قربانیان را میبینند به نوعی سنگدل میشوند؛ اما ایشان بسیار رقت قلب داشت، مثلاً در روزهای قبل از جنگ ۲۰۰۶ من در یک خودرو با ایشان به مشهد مقدس رفتم. ما در مسیر فرودگاه مشاهده کردیم که خانمی دچار یک سانحه رانندگی شده است، حاج قاسم بسیاری از این اتفاق ناراحت شد و به راننده خود دستور داد که پیاده شود و خودش نیز پیاده شد تا به موضوع رسیدگی کند گویا که این زن از محارم وی است. در حالی که تدابیر امنیتی اجازه این کار را نمیدهد.»
دبیر کل حزبالله لبنان در ادامۀ توصیف ویژگیهای سردار سلیمانی گفت که او در عین حال که قلبی بسیار رئوف و مهربان داشت اما مرد میدان و عمل و تاکتیک و مبارزات جنگی بود و خسته هم نمیشد. او در حالی که راهبردهای کلی را دنبال میکرد اما در عین حال از تاکتیکهای جزئی و نقشهای کوچک نیز غافل نبود. او به جزئیات تحولات کاملاً اشراف داشت. حاج قاسم در عین حال که یک استراتژیست بود و به خوبی از راهبردهای کلان اطلاع داشت اما در عین حال جزئیات و تاکتیکها را نیز به خوبی میدانست. او همیشه در سنگر بود و هیچگاه در اتاق عملیات باقی نمیماند. سیدحسن نصرالله تأکید کرد که شهید سلیمانی تنها یک سردار نظامی نبود و شم سیاسی بسیار بالا و قوی داشت. من شخصاً معتقد بودم که ایشان شخصیت جامعی داشت و از نظر دینی و تاریخی بسیار مطالعه و همیشه از وقتش استفاده میکرد. در برخی شرایط جلسات بسیار طولانی میشد اما با حاج قاسم لحظات بعد از جلسات نیز درباره مسائل مختلف اعتقادی و اخلاقی و سیاسی صحبت میکردیم و این در حالی بود که او وقت چندانی نداشت و باید میرفت. وی تأکید کرد که در روزهای پایانی قبل از شهادت حاج قاسم بر اساس تحلیلها و اطلاعاتی که وجود داشت بسیار نگران جان ایشان بودم. البته باید اشاره کنیم که اطلاعات دقیق از کاخ سفید داریم اطلاعاتی در این زمینه به دست ما رسیده بود. من شخصاً دوبار قبل از شهادت حاج قاسم یک مجلۀ آمریکایی را دیدم که روی جلد آن سردار سلیمانی درج شده بود و بر روی آن مجله نوشته بودند که سردار سلیمانی جایگزین ندارد. سیدحسن نصرالله اضافه کرد: «من وقتی این مجله و جلد آن را مطالعه کردم یاد اظهارات برخی عناصر مطبوعاتی غربی افتادم که میگفتند اگر دیدید رسانههای غربی روی کسی تمرکز کردهاند بدانید که شاید این موضوع ممکن است با مقدمهسازی افکار عمومی برای ترور وی باشد. این موضوع در ذهن من بود و وقتی این مجله را مطالعه کردم یاد این اظهارات افتادم. من یادم است که این مجله را نیز به حاج قاسم دادم و برداشت خودم را از این موضوع به وی گفتم و از ایشان خواستم که بیشتر هوشیار باشند؛ اما همیشه میخندید و از من میخواست که دعا کنم شهید شود.»
وی تأکید کرد که من بسیار دلتنگ ایشان شدهام. ما از سال ۱۹۹۸ با هم کار کردیم و در جهاد در راه خدا و در مبارزه با صهیونیستها و پروندههای حساس منطقه با هم بودیم. ما در روزهای شادی و غم و اندوه باهم بودیم و سختیها و چالشها را با هم پشت سر گذراندهایم.» سیدحسن نصرالله افزود: «ما روابط ویژه عاطفی و عملیاتی و میدانی با هم داشتیم و مانند یک روح در دو بدن بودیم. برخی از افراد در زندگی من اینجوری هستند و یکی از آنها حاج قاسم بود.»
وی در خصوص شهید ابومهدی المهندس تأکید کرد: «ایشان شخصیتی است که باید معرفی شود البته در طول سال گذشته مطالبی دربارۀ وی گفته شده اما این کافی نیست. البته شناخت من از حاج قاسم بیشتر بود تا ابومهدی المهندس. ما در سالهای اخیر با حاج ابومهدی ارتباط گرفته بودیم و البته ایشان قبلاً در ایران بود و ما در ایران ایشان را دیده بودیم. با این وجود من شناخت بسیار خوبی از ایشان نیز داشتم. ایشان نیز فرمانده بزرگی بود و یک شخصیت شبیه به حاج قاسم بود. آنها در میدان مبارزه با هم یکی شده بودند. من این موضوع را به خانوادۀ حاج ابومهدی گفتم که اگر حاج قاسم به تنهایی شهید میشد و ابومهدی المهندس در کنار او نبود بیشترین فردی که در روی کره زمین درد میکشید و حسرت شهادت را میخورد قطعاً ابومهدی المهندس بود. او شایستگی تصدی پستهای بالایی را داشت اما او همیشه میدانی عمل میکرد و دوست داشت فعالیتهای خود را در عرصۀ میدانی دنبال کند تا مسئولیتها و مقامهای سیاسی.» سیدحسن نصرالله خاطرنشان کرد: «او نقش بزرگی در مقاومت و اخراج نیروهای آمریکایی از عراق داشت. ایشان در عرصههای مختلف خود را نشان داده بود. البته قبلاً حاج ابومهدی همیشه پشت پرده بود اما در دورۀ بعد از حضور داعش در عراق فعالیتهای ایشان کاملاً ملموس شد. ایشان شریک پیروزیهای تاریخی بر داعش بود.»
دبیر کل حزبالله تاکید کرد که در زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق در سال ۲۰۱۱ آنها به حاج قاسم پیام داده بودند که به نیروهای عراقی ابلاغ کنند که تنها دو ماه فرصت بدهد تا آنها خودشان عراق را ترک کنند و در شرایطی که زیر موشک باران محور مقاومت هستند این کار را انجام ندهند. اما متأسفانه ما نتوانستیم این موضوع را به خوبی جشن بگیریمم. پیروزی بر داعش نیز یک پیروزی بزرگ و مهم بود. حاج ابومهدی یکی از شخصیتهای حاضر در این پیروزی بود.» وی اشاره کرد که ایشان تقریباً یک سال قبل از شهادتش بود که یک بار به همراهِ حاج قاسم به لبنان آمده بودند. زمانی که ایشان میآمد معمولاً صحبتهای ما با او در خصوص اوضاع منطقه و عراق بود. ایشان اثر خودش را در مذاکرات با ما داشتند و ما در خصوص مسائل کلی و جزئی صحبتهای زیادی داشتیم. حاج ابومهدی به اوضاع منطقه اهمیت ویژهای میداد و حتی تحولات منطقه و لبنان و فلسطین را نیز دنبال میکرد.
وی در خصوص خدمات سردار سلیمانی به آرمان فلسطین و مقاومت فلسطین گفت که وی روابط گروههای مقاومت را بسیار پیشرفتهتر کرد و باعث شد آنها با هر اندیشهای روابط خود را به صورت بسته کمتر دنبال کنند. حاج قاسم حمایت لازم از گروههای مقاومت را دنبال میکرد تا آنها بتوانند در برابر اشغالگران و صهیونیستها بایستند. لذا در دورۀ وی روابط جمهوری اسلامی ایران و سپاه قدس با گروههای مقاومت بسیار پیشرفتهتر شد. او کمکهای لجستیک و پشتیبانی از محور مقاومت انجام میداد و در این زمینه خط قرمزی برای خود نمیشناخت و هر چیزی که برای کمک به فلسطینیها امکانش داشت را فراهم میکرد. ایشان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کمک به فلسطینیها و گروههای مقاومت و مشاورههای نظامی به آنها هیچ خط قرمزی نمیشناختند. آنها هر بازویی که ارتباط با ساخت سلاح و ساخت موشک داشت را در اختیار این گروهها قرار میدادند. دبیرکل حزبالله افزود: «موشکهای کورنت در عملیاتهای پیچیده از طریق حاج قاسم به دست گروههای فلسطینی رسید. ما در جنگ ۲۰۰۶ به موشکهای کورنت دست پیدا کردیم این موشکها یکی از محورهایی بود که معادلات جنگ ۲۰۰۶ را به هم زد. ما در این جنگ از این موشکها برخوردار بودیم. موشکهایی بود که وزارت دفاع سوریه از روسیه خرید آنها به ما این موشکها را ندادند بلکه به سوریه دادند و ما از سوریه این موشکها را دریافت کردیم. سوریه این موشکها را به صورت رایگان در اختیار ما قرار داد، آنها البته در ابتدا برای ما نخریده بودند و برای خودشان خریده بودند ولی ما از آنها گرفتیم و در جنگ ۲۰۰۶ استفاده کردیم. در این شرایط حاج قاسم به من گفت که از موشکهای کورنت که در اختیار داریم باید تعدادی را به برادران در غزه نیز بدهیم. گفتم که ما از نظر اخلاقی این موشکها را از سوریه گرفتیم شاید ایشان قبول نکنند که ما این موشکها را به آنها بدهیم من باید از آقای بشار اسد اجازه بگیرم تا این موشکها را بتوانم در اختیار محور مقاومت فلسطین قرار دهم. در دیدار با بشار اسد قبل از حوادث، خیزشهای منطقهای اتفاق افتاد و از ایشان اجازه گرفتم تا موشکها را در اختیار مقاومت فلسطین قرار دهم و ایشان پذیرفتند.»
دبیر کل حزبالله لبنان در خصوص حمایتهای لجستیک سردار سلیمانی از گروههای مقاومت اظهار داشت که به صورت خلاصه باید این موضوع را بگویم که هیچ خط قرمزی برای حاج قاسم وجود نداشت و او هر سلاحی که میتوانست را در اختیار محور مقاومت قرار میداد. معمولاً برخی جریانها در این زمینه احتیاط میکردند اما حاج قاسم هیچ احتیاطی در این زمینه به خرج نمیداد. مخصوصاً در دهه اخیر باریکه غزه به صورت کامل محاصره شد. برخی کشورها در این شرایط کمکهایی میکردند اما در بسیاری از کشورها افرادی که کمک میکردند از سوی دولتها دستگیر میشدند. سیدحسن نصرالله تاکید کرد که با وجود اختلاف نظری که در خصوص تحولات سوریه بین محور مقاومت و حماس وجود داشت؛ اما کمکهای محور مقاومت به حماس هرگز قطع نشد. البته در برخی شرایط بنا به شرایط مالی این کمکها کاهش پیدا میکرد اما هرگز متوقف نشده بود. وی تاکید کرد که با وجود اختلاف نظر میان دولت دمشق و جنبش حماس اما بشار اسد هیچ انتقادی نسبت به ادامه روابط تهران و محور مقاومت نداشت و میدانست این روابط از نوعی دیگر است. البته برخی مسئولان سوریه آشکارا انتقاد خود در این زمینه را مطرح میکردند اما بشار اسد این طور نبود.
وی در ادامه تأکید کرد که مواضع حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) رهبر انقلاب اسلامی و موضع رسمی ایران در راستای حمایت از مردم و دولت عراق بود. تجربه عراق در این سالها تجربه عجیبی است اتفاقی که در عراق روی داد این بود که عدهای از رهبران تصور میکردند تنها باید راهکار سیاسی را دنبال کنند و هرگز نیازی به فعالیتهای نظامی وجود ندارد. برخی دیگر تصور میکردند که تنها باید فعالیتهای نظامی را دنبال کنند. اما جمهوری اسلامی ایران همه مسیرها را در عراق حمایت کرد. ایران مشارکت سیاسی در راستای بازگرداندن حاکمیت عراق را مورد حمایت قرار داد و از فعالیتهای نظامی در راستای خروج اشغالگران نیز حمایت کرد. جمهوری اسلامی ایران به همۀ جریانها کمک کرد چرا که تمامی این مسیرها به یک هدف میرسید. دبیرکل حزبالله اظهار داشت: «ترامپ وقتی به دنبال توجیه جنایت خود در ترور سردار سلیمانی بود میگفت که او مسئول اصلی کشتار نظامیان آمریکایی در عراق است. یک اندیشمند سیاه پوست آمریکایی در این رابطه در پاسخ به ترامپ گفت که آقای ترامپ شما گفتید که سردار سلیمانی را به خاطر کشتار نظامیان آمریکایی در عراق ترور کردیم اما نگفتید که نظامیان آمریکایی در عراق چه کار میکردند شما به بهانه یک دروغ واقعی وارد عراق شده و اقدام به اشغالگری و کشتار مردم این کشور کردید. سردار سلیمانی در برابر اشغالگران آمریکایی مبارزه میکرد و به ملتی کمک میکرد که سعی داشتند خود را از زیر یوغ اشغالگری آمریکا نجات دهند.»
سیدحسن نصرالله اشاره کرد: «حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه به درستی وارد عمل شد و صحبتهای خود را مطرح کرده اما من نیز آن را توضیح میدهم که کسانی که به این ترور دستور دادند یا کسانی که آن را اجرا کردند باید هدف انتقام سخت قرار بگیرند. البته این بازی نیاز به زمان دارد و هر کسی که در عملیات و تصمیم گیری شریک بوده نه تنها هدفی برای ایران یا یک ایرانی است که هدف قانونی برای هر انسانی است که وفادار به این شهدا باشد، شهدایی که ناجوانمردانه هدف قرار گرفتند. من در یکی از مناسبتها به برادران عراقی گفتم که سردار سلیمانی مهمان شما بود و در خانه شما بود که به شهادت رسید. مسئولیت عراقیها در این پرونده سنگینتر از ایرانیها است.» وی اظهار داشت: «هر کسی که اظهارات حضرت آقا را شنیده میتواند به این نتیجه برسد که فلان شخص در این عملیات شریک بوده و باید مورد انتقام قرار گیرد. غیر از ترامپ هر کسی که تصمیم گیرنده و عامل این عملیات بوده باید در این زمین هدف انتقام سخت قرار گیرد. البته حضرت آقا کسی را در این زمینه مصداق نیاوردند. اما این مسیر ریلگذاری شده توسط حضرت آقا و این انتقام سخت باید محقق شود. قاتلان حاج قاسم و ابومهدی المهندس دیر یا زود باید تاوان خود را بدهند. هر آدم شرافتمند و آزاد مردی در جهان باید این احساس مسئولیت را داشته باشد که این مسیر انتقام جویانه را دنبال کند.»
منبع خبر: خبرگزاری تسنیم
نظر شما :