چشمانداز روابط روسیه و اروپا
چشمانداز روابط روسیه و اروپا
اگرچه بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴ نقطۀ عطفی در تشدید تنشها (بین روسیه و اروپا) به شمار میرود، اما رخدادهای مختلف طی سالیان اخیر منجر به تداوم این وضعیت شده است. در اظهار نظر مقامات دو طرف فقدان چشمانداز مثبت برای حرکت به سمت کاهش تنش مشاهده میشود. در همین راستا، شاید بتوان به اظهار نظر «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اشاره کرد که اتحادیه اروپا نیاز دارد واقع بین باشد و برای حرکت نزولی روابطِ خود با روسیه که اکنون در پایینترین سطح خود قرار دارد، آماده باشد.
مشخصۀ قابل توجه تنشهای روسیه و اروپا، تسری آن به حوزههای مختلف نظامی، دیپلماتیک و حتی اقتصادی است. تحریم اقتصادی، اتهام زنیها در مورد دخالت در امور داخلی یکدیگر، موضوعات حقوق بشری، افزایش نمایشهای نظامی همچون افزایش نیروهای نظامی روسیه در مرز اوکراین و غیره همگی نشان میدهند اعتماد، حلقۀ گمشده در روابط روسیه و اروپا است. اگرچه نگرانیهای امنیتی سخت همچون تهدیدات نظامی کلاسیک و تهدیدات امنیتی نوین مانند تهدیدات سایبری در صدر تنشهای روسیه و اروپا قرار دارند در عین حال روابط اقتصادی آنها نیز به طور جدی تحتالشعاع قرار گرفته است. به عنوان مثال، بنا برگزارشهای موجود تبادلات اقتصادی روسیه و اتحادیه اروپا در مقایسه با آمار سال ۲۰۱۳ تقریباً به نصف رسیده است. این نشان میدهد موضوع وابستگی متقابل نیز میتواند به طور جدی تحت تأثیر موضوعات امنیتی قرار بگیرد.
در کنار تداوم وضعیت پرتنش در سالهای اخیر، در حال حاضر نیز نشانهای از بهبود روابط به چشم نمیخورد. نگرانیهای امنیتی دو طرف از یکدیگر رو به فزونی است. به عنوان مثال، در اعلامیۀ نشست اخیر ناتو به عنوان نهادی اروپا محور بر تخطی روسیه از ارزشها، اصول، اعتماد و تعهدات مطرح شده در اسناد توافق شده میان طرفین تأکید شده و پوتین نیز اخیراً نگرانی مسکو از افزایش ظرفیت و زیرساختهای نظامی این سازمان در مرزهای این کشور را اعلام کرد. نشانههای فوق همگی وخامت اوضاع را به خوبی به تصویر میکشند، اما مسئلۀ مهمی که باید بدان پاسخ گفت امکان تعدیل در روابط مسکو و بروکسل در کوتاه مدت و میان مدت است. به نظر میرسد چند واقعیت مهم بر وضعیت آینده روابط دو طرف تأثیرگذار باشد که در زیر به آنها اشاره میشود:
- نخست یکی از عوامل مؤثر که در بالا نیز بدان اشاره شد تعمیق تنشها در روابط میان روسیه و اروپا است که به نظر میرسد بر عمدۀ حوزههای همکاری و روابط دو طرف تأثیرگذار بوده است. هرچه عمق اختلافها بیشتر شود امکان همگرایی کمتر و زمانبرتر میشود.
- موضوع دوم به ماهیت تنش آمیز روابط واشنگتن - مسکو باز میگردد. حفظ و یا افزایش تنشهای آمریکا و روسیه بر روابط اروپا و مسکو نیز تأثیرگذار خواهد بود. راهبرد چندجانبهگرایی و همکاری با شرکا یکی از ستونهای مقابله با تهدیدات توسط آمریکا به شمار میرود. در این میان شرکای اروپایی نقش بسزایی در پیشبرد این راهبرد ایفا خواهند کرد. در عین حال، در صورتی که آمریکا سیاست کاهش و مدیریت تنش با مسکو را در پیش بگیرد این مسئله نیز بر روابط اروپا و روسیه تأثیرگذار خواهد بود. برداشت دیگر قدرتهای بزرگ همچون روسیه از کاهش قدرت آمریکا و تلاش برای تعریف یک نظام بینالملل چندقطبی و در نتیجه ایفای نقش یک قدرت بزرگ ازجمله عوامل مؤثر در استمرار تنشها خواهد بود.
- موضوع سوم به توسعۀ روابط روسیه با چین در سالیان اخیر باز میگردد. به طور خاص به ویژه از سال ۲۰۱۴ به دنبال بحران اوکراین، جایگاه چین در سیاست خارجی روسیه به طور جدی ارتقا پیدا کرده است. با توجه به توسعۀ روابط دو طرف به ویژه در حوزۀ اقتصادی، ظاهراً مقامات روسی نگرانی کمتری نسبت به کاهش تعاملات با کشورهای اروپایی به ویژه در حوزۀ اقتصادی همچون صادرات انرژی داشته باشند. در چنین شرایطی انگیزه کاهش تنش در مسکو کاهش مییابد.
- موضوع چهارم به اختلافات در نظامهای ارزشی و سیاسی مرتبط میشود چرا که همزمان با بازگشت رقابت قدرتهای بزرگ، این موضوع نیز به یکی از مسائل اساسی در روابط غرب با کشورهایی چون روسیه یا چین و به عنوان اهرم فشاری جدی تبدیل شده است. این امر به اضافه تمایل اروپا به گسترش حضور سیاسی، اقتصادی و نظامی در مناطق پیرامونی روسیه سبب میشود چشمانداز بهبود روابط میان طرفین محدود باشد.
با وجود همۀ چالشهای فوقالذکر، ورود طرفین به فضای جنگ سرد دور از واقعیت است. با نگاه به چند سال گذشته نیز مشخص میشود که همواره از همان زمان بحران اوکراین برخی کشورهای اروپایی لزوم کاهش تنشها با روسیه را اعلام کردهاند. در عین حال، فضای تعدیل در تنشها در سالیان پیش رو نیز دور از انتظار است.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :