پشت پردۀ تشدید تنشهای روسیه - ناتو
پشت پردۀ تشدید تنشهای روسیه - ناتو
«مرتضی مکی»، کارشناس مسائل اروپا با اشاره به اینکه کشورهایی چون آلمان و فرانسه به عنوان دو بال اتحادیه اروپا نسبت به آمریکا و پیمان ناتو به شدت بدبین شدهاند، افزود: «خروج ناگهانی آمریکا از افغانستان و امضای پیمان آکوس بین استرالیا، آمریکا و انگلیس و نادیده انگاشتن نقش فرانسه در اقیانوس آرام، اروپاییها را به این نتیجه رسانده است که دیگر نمیتوانند به آمریکا و پیمان ناتو اتکایی داشته باشند. هرچند اتحادیه اروپا فاصلۀ بسیار زیادی برای تشکیل یک پیمان دفاعی امنیتی مستقل دارد.»
مکی هدف کشورهای شرق اروپا از بالا نگه داشتن سطح تنش با روسیه را این مسئله عنوان کرد که از یک سو آنها مسکو را یک تهدید جدی برای خود قلمداد میکنند و از طرفی نمیخواهند زیر چتر آلمان و فرانسه در اتحادیه اروپا، قدرت مانورشان محدود شود؛ لذا میکوشند با برقراری ارتباط نزدیک با آمریکا قدرت مانور خود را در اتحادیه اروپا از یک سو در قبال روسیه و از سوی دیگر در مقابل فرانسه و آلمان افزایش دهند. این کارشناس با اشاره به روابط ناتو و روسیه طی سه دهۀ گذشته ضمن آنکه این روابط را پر فراز و نشیب توصیف کرد، گفت: «نوع روابط به این مسئله باز میگردد که اختلافات میان روسیه و غرب هیچگاه از بین نرفت بلکه فقط شاید در دورهای مسکوت مانده بود که به دورۀ ریاست جمهوری بوریس یلتسین باز میگردد؛ وی گمان میکرد با همگرایی و نزدیکی به غرب میتواند روسیه را در جامعه اروپا ادغام کند.»
مکی ادامه داد: «ولی دولتهای غربی از این فرصت، حداکثر بهرهبرداری را برای توسعۀ نفوذ خود در کشورهای شرق اروپا و جمهوریهای جدا شده از شوروی کردند. در سال ۱۹۹۹ سه کشور لهستان، چک و مجارستان به عضویت ناتو درآمدند و در سال ۲۰۰۴ هفت کشور دیگر شرق اروپا و سه جمهوری بالتیک وارد پیمان ناتو شدند. در واقع سیاست مهار روسیه از همان ابتدای فروپاشی شوروی به اجرا گذاشته شد و در پی همین سیاست نیز ما شاهد وقوع انقلابهای مخملی در کشورهای استقلال یافته از شوروی و کشورهای شرق اروپا بودیم.» به گفتۀ این کارشناس، در گرجستان و اوکراین این انقلابها به صفآرایی طرفداران و مخالفان همگرایی با غرب کشیده شد و روسیه به طور مستقیم در این دو کشور برای جلوگیری از عضویت آنها در پیمان ناتو مداخله کرد. روسیه در سال ۲۰۰۸ عملاً با حمایت از استقلال طلبان در اوستیای شمالی آنها را به رسمیت شناخت.
مکی تأکید کرد: «در سال ۲۰۱۴ نیز روسیه برای جلوگیری از امضای توافقنامۀ تجاری میان اوکراین و اتحادیه اروپا و عضویت این کشور در ناتو عملاً کریمه را به روسیه الحاق کرد و از استقلال طلبان روسی تبار شرق اوکراین حمایت کرد. بنابراین روابط روسیه با ناتو طی دو، سه دهۀ گذشته همواره با تنشهای جدی همراه بود.» این کارشناس با اشاره به تلاشی که کشورهای اروپایی مثل فرانسه و آلمان در راستای تنشزدایی در روابط با روسیه انجام دادند، گفت: «در واقع این کشورها کوشیدند که این تنشها به سطح بحرانی کشیده نشود. در سال ۲۰۰۸ «نیکولا سارکوزی»، رئیسجمهور اسبق فرانسه نقش جدی در آتشبس در گرجستان و برقراری آرامش در این کشور ایفا کرد. در جریان بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴ نیز کشورهای فرانسه و آلمان کوشیدند با تشکیل گروه نرماندی متشکل از فرانسه، آلمان، اوکراین و روسیه به نوعی تنش در روابط غرب با روسیه را مدیریت کنند و از افزایش جنگ و درگیری میان اوکراین و روسیه جلوگیری کنند.»
وی افزود: «هرچند آلمان و فرانسه تلاش کردند با اعمال تحریمهای اقتصادی و تجاری علیه روسیه، این کشور را وادار به انعطاف در مواضع و سیاستهایش نسبت به شرایط اوکراین کنند ولی تنش میان روسیه و غرب باعث ایجاد شکاف در داخل اتحادیه اروپا نیز شد. کشورهای شرق اروپا به شدت خواستار یک صف آرایی سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی در برابر روسیه شدند و در مقابل کشورهایی چون فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا که روابط تجاری گستردهای با مسکو داشتند خواستار تنشزدایی با این کشور و حل و فصل اختلافات از طریق مذاکره و گفتوگو و تعامل با مسکو شدند.» مکی به رویکرد آمریکا در قبال روسیه نیز اشاره کرد و گفت: «آمریکا که همواره روسیه را بعد از چین، یک تهدید جدی علیه خود ارزیابی میکرد، کوشید تا با همراهی با کشورهای شرق اروپا با توجه به نفوذی که در پیمان ناتو داشت در برابر روسیه صفآرایی کند. مانورهایی که آمریکا و به نوعی ناتو در دریای سیاه انجام میدهند در چارچوب همین تحرکات روسهراسی و روسستیزی آمریکا در این منطقه قلمداد میشود.»
کارشناس مسائل اروپا در نهایت در توضیح چرایی دوگانگی رویکرد ناتو در قبال روسیه با توجه به صحبتهای اخیر «ینس استولتنبرگ»، دبیرکل ناتو مبنی بر آمادگی این سازمان نظامی برای انجام مذاکرات با مسکو گفت: «این گونه اظهار نظرها برای این است که باب گفتوگو را با روسیه نبندند و تنش در روابط با روسیه را مدیریت کنند. ولی در واقع باید این نکته را پذیرفت که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده که بر اساس آن شاهد کاهش تنش در روابط روسیه و ناتو باشیم. اوکراین مهمترین اختلاف میان طرفین است و این در حالی است که چشم انداز اوکراین مبهم است. لذا به همان اندازه نباید امیدوار به کاهش تنش در روابط روسیه و ناتو بود به خصوص آنکه سیاست بایدن نیز در جهت کاهش تنش روسیه با غرب نیست هرچند آمریکاییها میکوشند در حوزۀ مسائل راهبردی همچنان گفتوگوها و روابط سیاسی با روسیه را حفظ کنند.»
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :