ابعاد و پیامدهای همکاری موشکی چین و عربستان
سابقۀ همکاریهای موشکی چین و عربستان سعودی به اواخر جنگ سرد مربوط میشود که ریاض نسبت به خرید موشکهای بالستیک DF-3 بردِ بلند که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند، اقدام کرد. در سال ۲۰۰۶ نیز این همکاریها منجر به خرید نسل جدید موشکهای برد کوتاه DF-21 شد و سال ۲۰۱۹ و سپس اخیراً در اواخر ماه دسامبر ۲۰۲۱ فاش شد که این همکاریها به شکل تولید بومیِ موتور موشک رسیده است. بنابراین در فرآیند این همکاریهای موشکی، ریاض به دنبال اهداف دفاعی و بازدارندگی تهاجمی است که ناشی از پویاییها و شرایط متغیر منطقهای و بینالمللی است که ادراک این بازیگر را از روندهای در حال وقوع شکل داده است. همچنین این اقدامات را میبایست بخشی از متنوع کردن سبدهای خرید تسلیحاتی از سوی عربستان دانست که زمینه را برای تحقق اهداف سند چشم انداز ناظر بر تولید بومی تسلیحات از میزان ۲ درصد در سال ۲۰۱۶ به ۵۰ درصد در سال ۲۰۳۰ فراهم خواهد کرد.
در صورت صحت همکاری عربستان و چین در تولید موشکهای بالستیک و تولید انبوه آنها در چشم انداز پیش رو باید گفت این مدل تسلیحات از جنبۀ بازدارندگی موشکی به خصوص در مقابل توانمندیهای ایران و تهدیدات گروههای مقاومت به ویژه در یمن دارای اهمیت است و الزاماً قابلیت تهاجمی خاص همچون خرید جنگنده را برای کشورها ندارد. در واقع به موازات درگیری عربستان در بحرانهای منطقه، افزایش تنش و تهدید زیرساختهای حیاتی عربستان، زمینه برای استفاده از این موشکها فراهم خواهد شد و قاعدتاً ریاض با اعتماد به نفس بیشتری میتواند در کانونهایی چون یمن به مدیریت جنگ بپردازد. در همین حال، همانطور که «جفری لوئیس»، یک کارشناس تسلیحات و استاد مؤسسۀ مطالعات بینالمللی میدلبری گفته است برنامۀ عربستان برای تولید موشکهای بالستیک موجب پیچیدهتر شدن معادلات منطقهای خواهد شد؛ زیرا این کشور علاوه بر اینکه رقیب منطقهای ایران است، شریک رویکرد آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و دیگر امیرنشینهای خلیجفارس برای کنترل ایران نیز هست.
طبیعتاً بخشی از الگوی رفتاری عربستان و امارات در قبال چین، ناشی از تغییرات رخ داده در راهبرد خاورمیانهای آمریکا و تمرکز راهبردی این کشور بر چین است که باعث گردیده تا متحدان سنتی عرب آمریکا نسبت به تعهدات گستردهای که ایالات متحده در دهههای گذشته در قبال امنیت آنها ارائه میداد، دچار نگرانی و نااطمینانی شوند. مضاف بر این، واقعیتهای مربوط به عناصر قدرت چین و گسترش نقش این بازیگر در عرصههای منطقهای و جهانی هم باعث شده تا بازیگرانی چون ریاض و ابوظبی نسبت به بهرهمندی از نقش پکن در معادلات ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک ترغیب شوند. به خصوص که متنوع کردن شرکای بینالمللی و ایجاد موازنۀ نرم در برابر ایالات متحده میتواند در شرایط متغیر منطقهای، زمینه را برای گرفتن امتیازات احتمالی از واشنگتن فراهم کند. برای نمونه بازی عربستان با سامانۀ S-400 و بازی امارات با جنگندههای F-35 بخشی از ظرافتهای امتیازگیری دو کشور از قدرتهای بزرگ است.
چین نیز از این رهگذر تلاش میکند با بسیاری از بازیگران منطقهای به پیشبرد همکاریهای اقتصادی و نظامی بپردازد و از ظرفیتهای بازیگران مختلف در قالب راهبرد کمربند - راه منتفع شود. از این رو بهرغم همکاریهای موشکی عربستان و چین، که اقدامی در مقابل ایران تلقی میشود و برای جبران آن، انتظار میرود چین پیشبرد همکاریهای راهبردی با ایران را با جدیت بیشتری در دستور کار قرار دهد، به ویژه که رفع تحریمهای ایران فضای بسیار مساعدی برای همکاری فعالانهتر چین مهیا خواهد کرد.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :