پیامها و پیامدهای راهبردی عملیاتهای شهادتطلبانه در اراضی اشغالی
پیامها و پیامدهای راهبردی عملیاتهای شهادتطلبانه در اراضی اشغالی
درباره پیامهای این چهار عملیات مشابه، توجه به نکات زیر ضروری است:
نکته اول: این چهار عملیات شهادتطلبانه در آستانه سالگرد تهاجم رژیمصهیونیستی به غزه و روزی که در میان فلسطینیان به «یوم الارض» مشهور است، انجام شد. یوم الارض مقطع حساسی در تاریخ مبارزات فلسطین است که هر ساله در روز ۳۰ مارس با برپایی تظاهرات و اعتصاب سراسری موسوم به «تظاهرات بازگشت» گرامی داشته میشود.
در ۳۰ مارس ۱۹۷۶ میلادی (۱۰ فروردین ۱۳۵۵)، رژیمصهیونیستی ۲۱ هزار کیلومتر مربع از اراضی فلسطینیان در منطقه «الجلیل» واقع در شمال فلسطین را اشغال و به مهاجران واگذار کرد که قیام فلسطینیان را در پی داشت.
انجام عملیات شهادتطلبانه همزمان با «یوم الارض» که نماد مقاومت مردم فلسطین محسوب میشود، نشان میدهد که «روح اعتراض» به اشغالگری و مصادره سرزمینهای فلسطینی و «روحیه انتقام» از جنایتکاران صهیونیستی همچنان زنده بوده و با گذشت زمان نه تنها فروکش نکرده، بلکه ابعاد جدیدی به خود گرفته است. در این باره، اسرائیلتایمز در توصیف چهارمین عملیات استشهادی نوشته است «وضعیت کنونی تلآویو به حدی آشفته است که یادآور انتفاضه دوم در اوایل تا اواسط دهه ۲۰۰۰ میباشد!»
نکته دوم: سلسله عملیاتهای شهادتطلبانه جوانان فلسطینی ساکن کرانه باختری در بحبوحه برگزاری نشست نقب، در حقیقت واکنش محکمی به برگزاری اجلاس وزرای خارجه رژیمصهیونیستی، آمریکا، امارات، مصر، اردن و مراکش بهشمار میرود.
کابینه رژیمصهیونیستی در حاشیه برگزاری اجلاس نقب در جنوب فلسطین اشغالی، طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن پنج شهرک جدید برای اسکان یهودیان در صحرای نقب احداث شود. یهودیسازی و تغییر تناسب و بافت جمعیتی نقب که اکثر ساکنان آن «عرب مسلمان دارای شهروندی اسرائیلی» هستند، هدف اصلی گسترش شهرک سازی در این منطقه است.
اینکه شهرکهای صهیونیستنشین بهطور هدفمند بهعنوان یکی از اهداف عملیات اخیر جوانان شهادتطلب انتخاب شده است، پیامی روشن برای رژیمصهیونیستی دارد که فقط موشک و خمپاره نیست که مناطق و شهرکهای صهیونیستنشین را ناامن میکند؛ بکه با اقدامات فردی در کف خیابان هم میتوان شهرکها را ناامن نمود و حفظ آنها را بسیار پرهزینه کرد.
نکته سوم: «رعد فتحی حازم» جوان ۲۸ سالهای که در عملیات آخر توانست دو صهیونیست را به هلاکت رسانده و ۱۵ نفر را زخمی کند، از ساکنان اردوگاه پناهندگان جنین بود که سالهاست تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و نظامی از سوی رژیمصهیونیستی قرار دارد.
جالب است که کارشناسان امنیتی رژیمصهیونیستی نیز، عملیات پی در پی استشهادی را ناکامی بزرگ امنیتی برای این رژیم توصیف کردهاند، زیرا در اوج آماده باش نظامیان صهیونیستی در تمام شهرها اجرا شد!
وقتی یک جوان فلسطینی میتواند از چنین محاصره سختی خارج شود و در عمق تلآویو عملیات استشهادی انجام دهد، آیا غیر از این است که ساختار «نظم و نظام اطلاعاتی و امنیتی» رژیمصهیونیستی بهویژه شاباک به شدت آسیبپذیر و تضعیف شده و اشراف و کنترل خود بر سرزمینهای اشغالی را از دست داده است؟!
پیامدها
در خصوص پیامدهای عملیات اخیر نیز موارد زیر حائز اهمیت است:
یک: وقتی عملیات اخیر توسط چند جوان ساکن کرانه باختری و بهشکل فردی انجام میشود، ناخودآگاه این واقعیت را در ذهن متبادر میسازد که شرایط امنیتی در اراضی اشغالی کاملاً آسیبپذیر شده است.
در این چهارچوب نخستین پیامدی که میتوان برای سلسله عملیات شهادت طلبانه اخیر در عمق اراضی اشغالی در نظر گرفت این است که فلسطینیان مناطق اشغالی ۱۹۴۸ میتوانند به عنوان «بازیگری اصلی» در تنشآفرینیهای امنیتی ایفای نفش کرده و چنین شرایطی میتواند پیامدهایی بسیار منفی برای صهیونیستها در مناطق فلسطینی اعم از کرانه باختری، غزه و قدس داشته باشد، آنهم در شرایطی که رژیمصهیونیستی تصور میکرد توانسته است موج عملیات انفرادی شهادتطلبانه در اراضی اشغالی را مهار کند.
دو: عملیات مذکور آنهم در شرایطی که رژیمصهیونیستی با اوضاع نابسامان داخلی در عرصههای سیاسی مواجه است، بهنوعی باعث تشدید شکافهای سیاسی و همچنین گسترش روند واگرایی بین افکار عمومی و دولت اشغالگر میشود که میتواند به گسترش تظاهرات ضد دولتی و وخامت اوضاع در داخل سرزمینهای اشغالی منجر شود.
سه: به دنبال عملیات شهادتطلبانه، «نفتالی بنت» و کابینه متزلزل او با اعتراضات و انتقادات شدیدی مواجه شدهاند. ممکن است بنت برای کاستن از انتقادات و انحراف افکار عمومی از اوضاع ملتهب امنیتی، سیاسی و اقتصادی، کرانه باختری را مورد یورش قرار داده و دور جدیدی از حملات علیه فلسطینیان را آغاز کند. انجام چنین تحرکات و اقداماتی نه تنها به خروج بنت از شرایط پیش آمده کنونی کمکی نمیکند؛ بلکه بهتدریج بر عمق و دشواری «بحرانهای موجود امنیتی و سیاسی در اراضی اشغالی» میافزاید و رژیمصهیونیستی را در شرایط به مراتب سختتری قرار میدهد. ضمن اینکه انجام حملات از دل سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ که به شکل یک «بمب ساعتی» در آمده است را هم شدت میبخشد.
نکته پایانی
تنها در ماه مارس یعنی از اوایل اسفند تا اوایل فروردین، ۱۶ عملیات استشهادی در سرزمینهای اشغالی رخ داده است که یک رکورد تاریخی در این زمینه محسوب میشود. این عملیات نقاط آسیبپذیری رژیمصهیونیستی را برجسته کرده و کابینه نفتالی بنت را که از زمان تشکیل با مشکلات مختلفی مواجه است، در وضعیت دشواری قرار داده است.
سلسله عملیات مجاهدان شهادتطلب فلسطینی در عمق اراضی اشغالی، نوید ایجاد نگرانیهای جدید امنیتی در سرزمینهای تحت اشغال را میدهد که ممکن است با «انتفاضه جدیدی» همراه باشد که از کرانه باختری شروع شده و در سایر شهرها و مناطق اشغالی گسترش پیدا کند.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :